وبسایت دکتر مسعود صادقی

مقالات، یادداشت ها و سخنرانی ها

وبسایت دکتر مسعود صادقی

مقالات، یادداشت ها و سخنرانی ها

معرفی اجمالی سایت
وبسایت دکتر مسعود صادقی

مکتوبات و سخنرانی ها
کانال تلگرام:
telegram.me/officialmasoudsadeghi

    به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد، مسعود صادقی دانش آموخته فلسفه و از محققان کشور است که توانسته در جشنواره ها مقام های مختلفی را کسب کند. او در گفتگو با خبرنگار مرصاد به پیشنهاد خود برای بحث حقوق بشر و همچنین بحث نفوذ اشاره کرد که مشروح آن در ادامه می آید.

مشاهده متن کامل مصاحبه

مرصاد: به عنوان پرسش اول لطفا ابتدا کمی درباره فعالیت‌های علمی تان توضیح دهید.

 

بسم الله الرحمن الرحیم. از شما و همکارانتان بابت ترتیب دادن این گفتگو بسیار ممنونم. بنده اهل کرمانشاه و متولد 1364 هستم. کارشناسی‌ام را در رشته حقوق گذراندم. بعد هم به دلیل علاقه وافری که به فلسفه بالاخص فلسفه اخلاق داشتم، در مقطع کارشناسی ارشد تغییر رشته داده و در یکی از اولین دوره‌های رشته فلسفه اخلاق ، وارد دانشگاه قم شدم.  

 

در سال 1391 از طریق سهمیه استعدادهای درخشان وارد دوره دکتری فلسفه اخلاق شدم. پایان نامه دکتری و برخی از مقالات حقیر پیرامون رابطه تخیل اخلاقی و اخلاق اسلامی است. این را هم عرض کنم که یک بار در مقطع ارشد و دو بار در دوره دکتری به عنوان پژوهشگر برتر دانشگاه قم انتخاب شده‌ام. تا الان ده مقاله ISC از من به چاپ رسیده است. همچنین  هفت مقاله در همایش‌های بین الملی و به همین تعداد مقاله در همایش‌های ملی داشته‌ام. کتاب حقیر نیز که نیایش دمکراتیک نام دارد در سال 1386 به عنوان اثر شایسته تقدیر کتاب سال دانشجویی انتخاب شد.

 

البته الان یک کتاب ترجمه شده نیز دارم. همچنین یک کتاب در باب تخیل اخلاقی و یک کتاب نیز در مورد رابطه اخلاق و جهل و اثری هم تحت عنوان ده فرمان نوشته ام که ان شا الله به چاپ خواهند رسید .  

 

مرصاد: لطفا کمی در مورد جشنواره ایده پردازی مقابله با نفوذ و استکبارستیزی صحبت بفرمایید.

 

من بصورت نسبتا اتفاقی با این جشنواره آشنا شدم. یعنی از طریق سایت کربلاییان. این جشنواره از طریق سامانه اینترنتی خوبی که داشت فضایی را فراهم کرد تا افراد انقلابی و دلسوز، با هر سلیقه سیاسی‌ای که دارند نهایتا سه ایده یا طرح مفهومی را بشکلی خلاصه ارسال کنند. بنده هم دو ایده را ارسال کردم که یکی از آنها برتر شناخته شد.  

 

مرصاد: در مورد آن ایده یا طرح خودتان که برتر شناخته شد بیشتر توضیح دهید.

 

بله. عنوان طرح من  این بود:"ایجاد سامانه گزارش موارد نقض حقوق بشر در کشورهای مدعی حقوق بشر".  

 

مرصاد: با توجه به عنوان جشنواره‌ ایده‌های برتر مقابله با نفوذ و استکبارستیزی، این طرح جنابعالی در راستای مقابله با نفوذ است یا استکبارستیزی؟

 

هر دو.  

 

مرصاد: چطور؟

 

ببینید! یکی از مشکلات ما این است که برخی از ساحات را کاملا برای طرف مقابل خالی می‌کنیم. یکی از این عرصه‌ها حقوق بشر است. ما نه به عنوان یک تاکتیک و ترفند بلکه به عنوان یک راهبرد باید در پی این باشیم که نماد رعایت و ترویج  حقوق بشر باشیم. تا کی باید دولت‌ها و سمن‌های غربی ما را با اتهامات حقوق بشری متهم کنند و ما هم در گوشه رینگ قرار بگیریم و در پی توجیه باشیم. چرا میدان را عوض نکنیم؟ چرا ما جایزه حقوق بشری ندهیم؟ چرا ما از فعالان حقوق بشری حمایت نکنیم؟ در همین راستا ایده و طرح حقیر این است که ما به شکلی مدنی و غیردولتی اصطلاحا یک یوتیوب حقوق بشری تاسیس کنیم. یعنی یک سامانه اینترنتی غیر فارسی زبان، چندرسانه‌ای، چندزبانه و بین‌المللی که شهروندان کشورهای مدعی حقوق بشر بتوانند موارد نقض حقوق بشر را به کمک آن ثبت و مستندسازی کنند.

 

اما ماجرا در همین جا خلاصه نمی شود. پیشنهاد بنده این است که وزارت خارجه و نهادهای مدنی کشورهایی چون ایران بر اساس مستندات و گزارشات این سامانه چندرسانه‌ای حقوق بشری هم بیانیه صادر کنند و هم کشورهای خاطی را محکوم نمایند. همچنین در طرح بنده آمده که ما می‌توانیم بصورت منظم و دوره‌ای یک جایزه حقوق بشری اعطا کنیم.  

 

مرصاد: این سامانه پیشنهادی شما اسم یا عنوان خاصی هم دارد؟

 

بله. اسم آنرا  Human Rights: In People Sightگذاشتم. کلمه Sight وقتی شنیده می‌شود یک ایهام خوبی دارد. یعنی هم به معنای سایت است و هم به معنای رصد، نظر و نظرگاه!  

 

مرصاد: جدای از جشنواره نظر شما راجع به نفوذ چیست؟ نفوذ چه خصوصیاتی دارد؟

 

بله. بحث نفوذ یکی از مباحث درازدامن تاریخی است و نباید به آن به عنوان یک اصطلاح یا مفهوم خلق‌الساعه نگریست. متاسفانه عده‌ای از منتقدان این بحث طوری رفتار می‌کنند که گویی پدیده نفوذ یا رخ نمی‌دهد یا پرداختن به آن صرفا یک ترفند سیاسی است. البته عده‌ای نیز چنان از نفوذ سخن می‌گویند که گویی تنها در یک جناح ممکن است اتفاق بیفتد در حالی که همه ما از هر جناح و از هر فکر و گروهی به یک نوع در معرض خطر نفوذپذیری هستیم. من معتقدم که مقصود رهبر انقلاب از خطر نفوذ این نیست که ما راه تاثیر و تاثرات سیاسی یا تبادلات و تعاطیات فرهنگی و اقتصادی را سد کنیم یا اینکه فقط دنبال این باشیم که این یا آن را نفوذی بنامیم.

 

به گمان حقیر منظور ایشان این است که اگر روند"تاثیر"طرف‌های خارجی نهایتا به"تسلیم"ما بینجامد یعنی یک خطر؛ یعنی نفوذ! کسی که مخالف نفوذ است مخالف تاثیرپذیرفتن از دیگران یا داد و ستد فرهنگی معمول و طبیعی نیست؛ کسی که مخالف نفوذ است مخالف تسلیم شدن است. مثلا ما اگر از توانایی‌های تکنولوژیک غربی‌ها سود ببریم طبیعتاً ایرادی ندارد اما اگر این"کنش"ما به"کرنش"بینجامد و ما را به هر شکل وابستۀ امر و نهی آنها بکند در واقع خواسته یا ناخواسته پدیده نفوذ محقق شده است. الان بخش بزرگی از بازار آمریکا در دست چین است و بخش مهمی از بازار چین در دست آمریکا! اما چون این دو کشور تحت نفوذ یکدیگر قرار نگرفته‌اند و بیش از آنکه تسلیم هم شوند، هم‌افزایی داشته اند و تاثیر مثبت روی هم نهاده‌اند بنابراین تقریبا هر دو طرف موجودیت و استقلال یکدیگر را پذیرفته‌اند.

 

بنابراین باید بگویم نفوذ وقتی رخ می‌دهد که ما حتی آرزوهایمان هالیوودی شده باشد یا شادی‌هایمان بالیوودی. روزی که ما آن گونه تصمیم بگیریم که سرویس‌های امنیتی بیگانه می ‌خواهند. نفوذ وقتی محقق می‌شود که اعتماد مردم به رسانه‌های خارجی بیش از اعتمادشان به رسانه‌های بومی باشد. نفوذ وقتی رخ می‌دهد که جوان‌ها بکارگیری یک واژه انگلیسی را افتخار و نشانه اعتبار بدانند. نفوذ وقتی انجام می شود که اینترچنج ها و استارترهای زبان انگلیسی میان بچه‌ها مشهورتر و محبوب تر از گلستان سعدی باشد. به بیان بهتر نفوذ وقتی رخ می‌دهد که ما حتی خواسته‌ها و تصمیمات به‌ظاهر شخصی‌مان هم تحت القائات بیگانگان باشد.

 

مرصاد: نگرانی اصلی در بحث نفوذ از نظر شما چیست؟

 

با توجه که مثال‌هایی که عرض کردم بنده مفهوم و به تبع آن خطر نفوذ را بسیار موسّع‌تر و گسترده‌تر از منازعات سیاسی می‌بینم. مثلا اگر ما روزی موسیقی پاپ را بر موسیقی اصیل ایرانی ترجیح دهیم یعنی تحت نفوذ قرار گرفته‌ایم.

 

چرا؟ چون این یعنی حتی ذهنیت و خلاقیت موسیقایی ایرانیان یا رسانه‌های ایرانی هم در دست بیگانه افتاده است. اگر ما زمانی به این نتیجه برسیم که باید شعر یا غزل را کلا رها کنیم درست شبیه آن است که بخواهیم الفبا یا رسم‌الخط فارسی را رها کنیم. اگر ما روزی بگوییم تفکر یعنی ترجمه و ترجمه یعنی تفکر(چنان‌که برخی‌ها رسما گفته‌اند) درواقع زیر بار عمیق‌ترین لایه‌های نفوذ قرار گرفته‌ایم. این مثال‌ها را برای این عرض کردم که بگویم نفوذ را باید خیلی گسترده دید. شاید سیاسی کردن مفهوم نفوذ خودش مصداقی از نفوذ باشد! یک نکته دیگر را هم اجازه دهید اضافه کنم. ببینید! هر نفوذی که اتفاق می‌افتد لازم نیست یک عامل مشخص و مستقیم نفوذکننده داشته باشد. یعنی لازم نیست حتما یک شخص یا نهادی در پس پدیده نفوذ باشد. گاهی نفوذ یک فرایند طبیعی است. یعنی نتیجه غفلت‌ها و ضعف‌های ماست. در اینجا طبیعتا نفوذ رخ می‌دهد و رفته‌رفته جای خالی یک پدیده آشنا و بومی را پدیده‌ای بیگانه و چه بسا نامتجانس می‌گیرد.  

 

مرصاد: یعنی شما منکر اهمیت نفوذ سازماندهی شده در ایران هستید؟

 

به هیچ وجه. فقط می‌خواهم بگویم هر کسی که مسبّب نفوذ است حتما به معنای حقوقی، سیاسی یا امنیتی کلمه نفوذی محسوب نمی‌شود. اگر الان بنده بگویم بیاییم الفبای فارسی را رها کنیم شاید فقط نظر شخصی‌ام را بیان کرده باشم و در هیچ محکمه و دادگاهی‌ هم نتوانند کوچک‌ترین ارتباطی میان من و یک نقطه‌ای در خارج از مرزها پیدا کنند. اما با این وصف من در حال تسهیل فرایند نفوذم.

 

چرا؟ چون کمرنگ شدن زبان فارسی همان و پررنگ شدن نقش فرهنگ‌های بیگانه غیراسلامی و غیرایرانی هم همان. بنابراین ما نباید مقوله نفوذ را در چارچوب‌های تنگ حقوقی یا سیاسی خلاصه کنیم یا صرفا دنبال اشخاص نفوذی بگردیم. عکس این قضیه نیز صادق است. آیا اگر کسی در آمریکا زبان فارسی را ترویج کند یا مسجدی برای شیعیان احداث کند یا موسیقی سنتی را به آمریکایی‌ها بشناساند یعنی نفوذی ماست؟ به هیچ وجه. شاید سفارت یا دولت ما حتی اسم این فرد را هم نشنیده باشد. اما قبول کنید که چنین فردی به نفوذ و رسوخ فرهنگ ایرانی در آمریکا خواه‌ناخواه کمک می‌کند و بی آنکه خودش یا دولت ما بخواهد به اهداف و منافع ایران کمک می‌کند.      

 

مرصاد: به عنوان نکته پایانی اگر صحبتی دارید لطفا بفرمایید.

 

نکته اول این است که ما نباید به هیچ وجه این گونه حرکت‌های مدنی و مردمی را دست‌کم بگیریم. همین "دیده‌بان حقوق بشر" که این‌قدر فعالیت‌های گسترده‌ای دارد و در جهان سر و صدا به پا می‌کند یک نهاد غیردولتی است؛ سابقه آن هم به سال 1978 میلادی بازمی‌گردد. جالب است بدانید که این نهاد تا حدود یک دهه فقط کارش این بود که بر وضعیت حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای وابسته به آن نظارت کند. پایگاه آن هم در فنلاند بود. اما به مرور کارش تا آنجا اوج گرفت که همه جهان را رصد می‌کند و در مورد بیشتر کشورها بیانیه صادر می‌کند و الان مرکزش در نیویورک آمریکا است. این سازمان مهم و موثر ساختار ساده‌ای دارد و بیشتر بر اساس نظر گزارشگرانش بیانیه می‌دهد.

 

اما نکته دوم و پایانی. بنده حقیر همین جا و از همین فرصت استفاده می‌کنم و از افراد یا نهادهایی که دغدغه انقلاب و ایران و اخلاق را دارند درخواست می‌کنم از این طرح حمایت کنند تا به یک فعالیت حقوق بشریِ مردمی، ابتکاری و بسیجی‌وار تبدیل شود که ان شاء الله هم به ارتقای وضعیت اخلاقی مردم کمک کند و هم به عنوان پشتوانه‌ای باشد برای خارج کردن ابزارهای حقوق بشری از دست کسانی که این مقوله را به مثابه امری یک‌سویه و تاکتیکی نگاه می‌کنند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی